از دیدگاه NLP بزرگترین تو مخی خود شما هستید
تو مخی نباشید
از دیدگاه NLP بزرگترین تو مخی خود شما هستید.
تلقین منفی از خطرناک ترین تو مخی هایی است که با آن زندگیت را تحت تاثر قرار میدهید.
باورها مهمترین عامل در موفقیت و عدم موفقیت ما انسان هاست. باورها آن چیزی هستند که اغلب افراد را در مشکلاتشان گرفتار می کنند. تا زمانی که باور ندارید می توانید بر مساله ای غلبه کنید و از آن عبور کنید و یا موفقیتی را در زندگی به دست آورید شانس کمی وجود دارد تا شما توانایی انجام آن را داشته باشید.
به هر چه توجه کنید رفتارتان به آن سمت ، سوق پیدا می کند. افراد با توجه به صحبت های والدین، معلمان و شخصیت های قابل اطمینان زندگیشان از دوران کودکی بسیاری از محدویت های زندگیشان را باور می کنند.
اگر به ما گفته شده که به اندازه باهوش نیستیم و یا استعداد کمی در کار یا ورزش داریم این خطر وجود دارد که آن را باور کنیم. به محض اینکه چیزی را باور کنیم به دنبال راهی برای اثبات آن می گردیم.
اغلب افراد گمان می کنند در نتیجه ی دریافت مستقیم اطلاعات از حواس پنج گانه عقاید و باورهایشان تغییر می کند اما در واقع ما اطلاعات دریافتی را بر اساس باورهای خود حذف و یا به گونه ای دیگر تعبیر می کنیم و فقط به اطلاعاتی توجه می کنیم که با باورهای فعلی مان منطبق بوده و در نتیجه از آن ها برای رسیدن به مقصود نهایی خود استفاده می کنیم. ما واقعیت های موجود در ذهن خود را زندگی می کنیم.
تمرین:
به افکار مثبت و منفی که در ذهن شما شکل گرفته اند بیاندیشید و از آن ها لیستی تهیه کنید. چه توانایی ها، یا کاستی ها و باورهایی در ذهن شما شکل گرفته اند که در زندگی شما تاثیر مستقیم داشته اند؟
ریچارد بندلر یکی از پدید آورندگان ان ال پی در کتاب خود داستان جالبی در خصوص یکی از مراجعانش مطرح می کند که اظهار داشته چندین سال است که تمایلات مردانه خود را از دست داده و از این بابت بسیار اندوهگین و نگران است. بندلر پس از بررسی های فراوان فرد را به زمانی هدایت کرد چنین باوری در وجودش شکل گرفت. مراجع زمانی را به یاد آورد که در سن 10 سالگی برای درد شکم خود به بیمارستان رجوع کرده بود.
وخامت حال وی به قدری بود که پزشکان تصمیم گرفتند بسرعت او را مورد عمل جراحی قرار دهند اما او که در برابر بیهوش شدن مقاومت می کرد در حین زورآزمایی با پرستاران از هوش رفت. پس از آن اتفاق فرد هنگامی که در شرایط تنش زا و یا خشونت قرا می گرفت، ناگهان بدن وی سست شده و قدرت دفاع از خود را از دست می داد.
با تکرار چنین شرایطی کم کم فرد به این باور رسیده بود که نمی تواند همانند دیگر مردها از قدرتش برای دفاع از خود و دیگران استفاده کند و تصمیم گرفت رفتارهای زنانه از خود بروز دهد.
بندلر با قرار دادن فرد در شرایط شکل گیری چنین باوری توانست این باور محدود را شناسایی و یک باور سازنده بجای آن قرار داد. در ماههای بعد او با تغییرات بزرگی در زندگی خود مواجه شد و توانست چنین ذهنیتی را از خود دور کند.
این داستان بر صحت این قضیه تایید می کند که انسان ها در اثر تکرار یک حس (خوشایند یا ناخوشایند) در شرایط خاص به یک نتیجه گیری درباره خود و باورهای خود دست یافته و در نتیجه می توانند باورهای جدید ساخته و یا یاوری قدیمی را جایگزین کنند.
همین امر سبب می شود که جمعیت انبوهی از افراد دارای اضافه وزن توانایی کاهش وزن خود را نداشته باشند زیرا به محض آغاز رژیم باورهای منفی به سراغشان آمده و آن ها را از ادامه کار منصرف می کنند.
تغییر باورها و اثر پلاسیبو یا دارونماها
اثر پلاسیبو به نتایج سودمند درمان های مصنوعی و تقلبی روی یک فرد اشاره دارد ، درمان هایی که هیچ ارزش پزشکی ندارند. بسیاری از پزشکان و یا درمانگران از داروهای بی خاصیت برای بیماران استفاده می کنند .
آنها به بیماران تلقین می کنند که این دارو مطابق با بیماری شان است و می تواند آنها را بهبود بخشد. در واقع درمانگران با استفاده از عنصر باور به بیماران خود کمک می کنند. افرادی که مشکل خود را لاینحل می بینند با چنین روش هایی به سلامتی دست می یابند.
انسان ها تمام فعالیت های خود را بر اساس باورهای درونی شان انجام می دهند. اگر شما باور دارید که نمی توانید عادت جویدن ناخن را ترک کنید ، دیگر تلاشی برای این کار نخواهید کرد.
دیدگاهتان را بنویسید